از خود به فرا خود رسیدن...

از خود به فرا خود رسیدن...

...

همین سه نقطه کافیست برای همه سکوت های عالم
حرف هایی که باید زده می شد
ولی...
دیر بهتر از هرگزه نه؟!

۱۳۲ مطلب با موضوع «قلم من» ثبت شده است

پاییز می رسد

يكشنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۸، ۱۰:۱۰ ب.ظ

بسم الله

 

پاییز که آمد

مهر پرچم های مشکی را بوسید و گفت

تا محرم است من چرا باشم؟!

 محرم می شوم!

برای همین این روز ها

اینجا باد گرم میزند

مهر هوای کربلا کرده.....❤❤

 

پ.ن: پاییزتون پر از عطر چایی عراقی

ببست و هشتمین روز ماه مهر محرم

قرارمان

هرجا که او باشد❤

  • دختر آفتاب ..

هوای ۳۸ درجه دل گرفتن هم دارد

پنجشنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۸، ۰۶:۴۸ ب.ظ

بسم الله

 

هوای پاییز کردم

هوای سرما

دلم گرفته بود و گونی شدم که از نسیم پرسید

هوس سفر نداری؟!

زغبار این بیابان؟

غافل از اینکه نسیم خیلی وقت پیش رفته بود

هوای گرم اینجا دل گرفتن هم دارد....

پ.ن: من مینویسم ولی شما باور نکنید.نسیم همیشه می ماند

این گون بود که نسیم را لای غبارها پیدا نکرده بود

نسیم خداباوریست که تا تهش امیدوار می ماند...

و عسی ان تکرهوا شی و هو خیر لکم و عسی ان تحبوا شی و هو شر لکم

سبحانک انی کنت من الظالمین

بقبه اش را خود خدا می خواند❤❤❤

 

پ.ن: به یاد حبیبه❤❤❤

  • دختر آفتاب ..

یه نعمت پنهان

يكشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۸، ۱۰:۳۶ ب.ظ

بسم الله

 

همیشه اون چیزی که تصورش رو می کنی نمیشه.گاهی که نه! اغلب این یه نعمته:)

 

پ.ن: خب قرار نیست همیشه همه چیز بر وقف مراد آدم باشه که.نه؟!

 

الحمدالله علی کل حال❤

  • دختر آفتاب ..

بازم بریم سراغ کتاب

جمعه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۸، ۱۲:۵۵ ب.ظ

.

سلام
عزاداری هاتون قبول حق
قبول که تو معرفی کتاب کم گذاشتم
ولی مدتیه که واقعا چیزی نخوندم که بگم عجب کتابی بود وهمه باید بخوننش!! از بس کتابا به فنا رفتن.
ولی این خلاصه کتابای اخیر رو از من بپذیرین اگر سلیقه من رو قبول دارین😊

۱.وریا(سید زهرا محمدی) از کتابای به شدت خوب روزگاره❤❤

۲.زن آقا(زهرا کاردانی) اینم در سبک خودش از کتابای حال خوب کن روزگاره❤

۳.فرمان روای مه(مهدیه ارطایفه) نخونی ضرر کردی خصوصا اگه طلبه باشی! چون  موضوع قشنگی رو مطرح کرده.بحث یکی از فرقه هاست.همین گروه های کاذب و کشککی!

۴.نخل و نارنج (وحید یامین پور) متوسطی که بوی خوبی داره ماجرای شیخ انصاری

۵. چراغ ها را من خاموش می کنم(زویا پیرزاد) بوی زندگی زنانه میده این کتاب

۶. آسمان شیشه ایی نیست( مرتضی انصاری زاده) دلیلی نداره برای این کتاب پول بدین😐محتواش هم خوب بوده باشه قلمش....بگذریم! بالاخره نویسنده زحمت کشیده!

۷.سامان عشق(زهرا سلکی) جالب بود!

۸. برنگرد(مجید قنبری) این کتابم متوسط بود ولی خوب اونطوری نیست بگم بخونی ضرر کردی! نخونی هم اتفاقی نمیفته😃

۹.گنامینوها قدر آدم را نمی دانند( مریم راهی) کتاب جالبی برای نوجوانان بود.جالب بود.بخونین قشنگه😊

۱۰. یک فصل کوبیسم( اعظم عبدالاهیان) راستش نتونستم تموم کنم کتاب رو از بس که😐😐😐😐😐چند صفحه فقط تونستم تحمل کنم قلمشون رو.نظر بقیه رو نمیدونم!
۱۱. وضعیت بی عاری(حامد جلالی) به همه مقدسات!!! آقای جلالی هدف شما چی بود واقعا؟؟ کی به شما اجازه چاپ داد؟! اصلا فکرش هم نکنید وقتتون رو با این کتاب هدر بدین!!یعنی فکم باز موند.خوشحال میشم زودتر این کتاب جمع آوری بشه از کتابفروشیا!!!!
۱۲.در حال خوندن کتاب خون دلی که لعل شد مطمنم از کتابای محشره روزگاره.هرجا دیدین چنگ بزنید بهش😍😍قهرمان قصه خیلی هم آقاست❤❤❤❤


خب اینم از این!
امیدوارم مفید بوده باشه!
برای سلامتی آقاترین آقای جهان صلوات

@yeloghmketab

  • دختر آفتاب ..

حوالی شهریور بارانی

پنجشنبه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۸، ۰۴:۵۰ ب.ظ

بسم الله

نه آذر!؟

چقدر زیاد نبودم!

نه فاطمه؟!

فکر می کردم ته تهش چند ماه

نه حدود یکسال!

حالا شروع کنم؟

برای کی؟!

چرا؟

بذار اینجا مثل این چند ماه خاک بخوره

قلمم خشک شد وقتی دیدم گذشتم با حالم چقدر فرق داره!

از ترس آینده قلمم خشک شده...از ترس اینکه خودم نباشم!

پ.ن:

آن گاه از خودم ترسیدم

که وقتی باران گرفت

زیر چتر رفتم و ترسیدم از خیس شدن!

آن روز فهمیدم با باران غریبه شدم

با زمین قهر کرده ام

و دیگر خودم را دوست ندارم

......

حوالی شهریور

که از قضا باران می بارد

کوچه دلتنگی

پلاک صبر

  • دختر آفتاب ..

خدای سنگ ها...

جمعه, ۹ آذر ۱۳۹۷، ۰۴:۲۱ ب.ظ

بسم رب المهدی(عج)

 گفتم خیلی میترسم

گفت نترس: گر نگهدار من آن است که من می دانم...

گفتم میدونم! شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد

گفت آفرین! خودت میدونی که پس دردت چیه!؟

گفتم میترسم خودم سنگ شده باشم....

دیگه چیزی نگفت و فقط رفت

خیلی رفت...

به آسمون نگاه کردم:

 تو خدای سنگ ها هم هستی!؟


  • دختر آفتاب ..

اینطوریاست!

جمعه, ۲۵ آبان ۱۳۹۷، ۱۰:۱۴ ب.ظ

بسم رب المهدی(عج)

 

خلاصش میشه عیدتون مبارک:)

شاید قدر آقا رو نمیدونیم ولی خوشحالیم چنین امام توپی داریم:)

برای سلامتیش صلوات!

  • دختر آفتاب ..

یک حرم بود و هزاران کربلا

سه شنبه, ۸ آبان ۱۳۹۷، ۰۵:۱۹ ب.ظ

بسم رب الحسبن(علیه اسلام)


وقتی حرم اونقدر شلوغ بود و صدام به مردها نمی رسید که از مسیر خودتون برین نه خانوم ها

وقتی  وجب به وجب حرم پر از مردم بود

وقتی صدای دسته ها می اومد

وقتی بین اون شلوغیا خندم گرفته بود

یهو یادم اومد امروز اربعینه

و همه جا اربعینه و همه جا کربلاست

لبخند زدم به این همه خوبی شما و لطف خدا که کربلا رو به وسعت همه دنیا کرده و زمان رو فرای بعدش کشیده که هم دیروز ما اربعین بود

هم امروز

و هم فرداها

و کربلا را کربلا قرار نداد و دنیا را کربلا قرار داد...دنیایی به وسعت همه چشم های اشکی و لب های خندان...



پ.ن: چه اهمیتی داره این متن یه متنه ادبی نیست!؟

پ.ن:هرجا که تویی منم همان جام...ان شالله:)

  • دختر آفتاب ..

جامانده نوشت....

شنبه, ۵ آبان ۱۳۹۷، ۰۵:۲۷ ب.ظ





بسم رب الحسین( علیه السلام)


جاماندن نه نوشتنی دارد

نه خواندنی

نه عشقی و نه نفرتی

نه شادی و نه غم

جاماندن هیچ چیز ندارد و این هیچ چیز نداشتنش اشکم را در می آورد

جاماندن هرچیز نداشته باشد؛

 گریه را دارد....


پ.ن: بعضی حرفا گفتن نداره فقط باید ببینی که داره چی میشه..من که نمی فهمم ولی اون حتما میدونه دیگه.این که دیگه گفتن نداره...

پ.ن:

قابل توجه دوستانی که کربلا قسمتشون نشده ولی در اصل شده!
یکی از استادمون می گفتن اصلااااا این حرف رو نزنید که اقا نطلبیده!
 هرگز!
 اقا همیشه میطلبن.وقتی غصه میخورید از اینکه نمیدونم چرا اقا نطلبیده و منو دوست نداره و از این حرفا اقا واقعا ناراحت میشن.روایت داریم که امامان از ناراحتی شیعیان ناراحت میشن
اقا همیشه میطلبن
یا با دل یا با پا
پ.ن: حوا و نیلو واقعا شرمنده که احوال نمی گیرم.دوست قرآنی هم که سرش شلوغ شده:)

پ.ن: ببخشید که خیلی وقته کتاب معرفی نکردم.ولی اجالتا اینا رو از من داشته باشید:

 تب مژگان( حداد پور جهرمی)

در خواب هایم ( مریم راهی)

فریب

دویدن تا مردی که جلوتر است

آن بیست و سه نفر


پ.ن: اربعین هرکجا بودید لای گریه هاتون به خوبیای آقا لبخند بزنید.یک لبخند از ته دل لای گریه های سوزناک...

  • دختر آفتاب ..

این حرف ها گفتن ندارد

جمعه, ۱۳ مهر ۱۳۹۷، ۰۹:۰۸ ق.ظ

بسم رب المهدی (علیه السلام)

 این حرفا گفتن نداره ولی برای یک دختر تحمل نگاه های بد و کثیف پسرا و مردا خیلی سخته

خیلی خیلی

مخصوصا اون قسمتش که تقصیر دخترم نیست

تاجایی که میتونه رعایت می کنه

اما باز هم..

اینو گفتم که لطفا کمی مراعات کنید

مراعات کنید تا آدم حالش از خودش و بقیه بهم نخوره

خانوما هم باید رعایت کنن میدونم و میدونید

ولی وقتی یه دختر عادی بیاد بیرون و باز هم حس امنیت روحی نداشته باشه خیلی براش گرون تموم میشه

با خودش میگه دیگه چقدر پوشیده تر؟!

چقدر تیره تر؟!

 چقدر سر به زیر تر؟!

 به خاطر خواهر و مادر و همسرا و دخترای خودتون لطفا مراعات کنید!

این حرفا گفتن نداره؛ درک کنید!

 عذاداریاتونم قبول حق ان شالله

کربلا هم قسمتتون بشه

پ.ن:

☘️امام صادق(ع):

نسبت به ناموس دیگران پاکدامن باشید،🌸
تا ناموس شما نیز محفوظ بماند.

عفوا عن نساء الناس تعف نساؤکم.

بحار؛71:270

  • دختر آفتاب ..