معرفی کتاب: خواب باران
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
از پنجره بیرون رو نگاه کردم.بارون گرفته بود.به قفسه کتابام نگاه کردم تا یه کتاب جدید رو شروع کنم.تصمیم گرفتم خواب باران رو بخونم.
نویسنده وجیهه سامانی
من از خانوم سامانی کتاب ان مرد با باران می اید هم خوندم که معرفیش کردم قبلا.
انتشارات کتابستان
قیمت ۱۲۵۰ تومن
ماجرای دخنری که به خاطر مشکلات خانوادگی دست به خودکشی میزنه و طی همین ماجرا با خانواده ایی اشنا میشه که زندگیش رو تغییر میدن.
قسمتی از کتاب:
حسام تمام تلاشش را به کار گرفت تا لحن کلامش ملایم باشد: چرا از یه زاویه دیگه بهش نگاه نمی کنین!؟ که خدا ظرفیت شما رو در این حد دیده که امتحان سخت تری ازتون بگیره...نه امتحانی در حد یه ادم عادی و سطح پایین!
هماپوزخندی زد: امتحان؟ حالا اگه یکی دلش نخواد امتحان بده چی!؟
حسام دست هایش را روی سینه حلفه کرد ولبخند زد: شرمنده دیگه..این خارج از اختیارات و دل خواستن های ماست!
هما عصبی با نوک انگشت یکی از گل های گلیم را دورگیری می کرد.صدای نفس کشیدن های منقطع و نامنظمش کم کم داشت بلند می شد!
پ.ن: قسمت حساس تموم کردم! این کتاب از این قسمت ها زیاد داره!
پ.ن: خانوم سامانی! یه سوال! شما حسام رو از کجا اوردین!؟
حالا که فکر می کنم به خاطر حسام هم که شده باید این کتاب رو خوند!
پ.ن: اینجا عجیب بوی باران می اید...
- ۹۶/۰۷/۰۹