تولدت مبارک اقای من...
بسم الله الرحمن الرحیم
تقدیم به خوب ترین اقای دنیا ❤
کفش هایم را که در میاورم حالم بهتراست
به گروهی خیره میشوم که یک صدا با هم دلشان را با دلت پیوند می دهند که:
رضاجانم! هرچه دارم از تو دارم....
اهی از سر ...از سر چه؟ از سر خوشی؟ از سر غم؟ از سر هرچه هست میکشم.اخر نفس کشیدن اینجا و این هوا معجزه ایی است. که در حرم امن شما معنا پیدا می کند.
قدم اول: من شما را دوست دارم؟
قدم دوم: اگر دوست دارم این رسمش بود؟
قدم سوم: اگر دوست ندارم پس اینجا چه می کنم؟
قدم چهارم: اگر دوست ندارم پس این گریه ها چه معنایی دارد؟؟
قدم پنجم: اصلا مگر می شود شما را دوست نداشت؟؟
قدم ششم: من نمی دانم چه درست است و چه غلط...
قدم هفتم: من فقط می دانم که..
قدم هشتم: که باید شما رو دوست بدارم!
قدم های بعدی را به لطفت برمیدارم
به اسمان خیره می شوم
دور نیست که صدای نقاره ها حرم را پر کند...
تولدت مبارک اقای من❤
به قلم: #دختر_افتاب ( خودم)
پ.ن: عیدتون مبارک.از اقا و بابا و مامان اقا و بابا بزرگاشون عیدی بگیرین:)
پ.ن: یه مدته دلم دعوا میخواد.یه دعوای حسابی.مثلا یکی رو گیر بیارم فقط بزنمش.فقط سرش داد بزنم و بهش فحش بدم:|
که همه چیزو بندازم تقصیر اون.نیلو کاش حضوری می دیدمت اون وقت اون کیس تو بودی:)) حس می کنم میشه روت حساب کرد:))
بیخیال:|
دل کندن از این دنیا هم به راحتی یه شماره تلفن نیست.اما خوب قدم خوبیه( رونوشت به شهید ذوالفقاری)
یه سری ها هم مثل من فکر می کنن تا ابد تو این دنیا هستن. میزان وابستگیم به دنیا رو وقتی درک کردم که چند ساعت رو صرف درست کردن یه عکس پروفایل برای ولادت اقا گذاشتم اما یه جوشن کبیر نخوندم!
باز هم بیخیال؟؟
- ۹۶/۰۵/۱۲