از خود به فرا خود رسیدن...

از خود به فرا خود رسیدن...

...

همین سه نقطه کافیست برای همه سکوت های عالم
حرف هایی که باید زده می شد
ولی...
دیر بهتر از هرگزه نه؟!

می بخشی!؟

جمعه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۶، ۱۱:۴۷ ق.ظ



بسم الله الرحمن الرحیم

دفعه اول و اخری که کربلا رفتم فقط ۱۰ سالم بود

خودت بگو اقا! از بچه ۱۰ ساله چه انتظاری داری!؟

هرچند! هنوز همون بچه ام!

به همه می گفتم: چی میگن اینا! چرا میگن کربلا میریم گریه می کنیم؟! من که گریم نمی گیره!من حتی کربلا هم برم گریه ام نمی گیره!

اما وقتی تو حرم بودم فهمیدم اصلا نمیشه برای حسین(ع) گریه نکرد! اصلا چرا حسین!؟ نمیشه باشی و نفس بکشی و  به حال خودت گریه نکنی!

حالا سال های زیادی از اون روز میگذره و من تقریبا جز چند تا صحنه چیزی از اون سفر به خاطر ندارم!

اما میدونم خیلی وقت نیست که منتظرم دوباره بطلبی و این بار درست روبروی گنبد بایستم و تمام قد سلام کنم

« سلام لیلای همه مجنون ها....»

پ.ن:

من فقط میدانم که باید تو را دوست داشت

من و همه مردم این سرزمین فقط میدانیم که تو را باید عاشقانه سرود....

  • دختر آفتاب ..

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی